وبلاگ
• به این نسل نوظهور و جوان ایمان داشته باشیم
21/1/1396میترا مهتریان به عنوان سردبیر نشریه تخصصی فیلم کوتاه که در دوره زمانی سالهای ۸۴ تا ۸۸ منتشر شد و بعدها به دلیل عدم حمایت مالی ارگانهای مرتبط انتشار آن متوقف شد در تازهترین همکاری خود به عنوان مدیرتولید فیلم سینمایی «کوپال» به کارگردانی کاظم ملایی در کنار یک پروژه مستقل دیگر بوده است. وی که به واسطه نشریه تخصصی فیلم کوتاه شناخت بالایی از کارگردانان نسل جدید سینمای ایران دارد و در واقع کارنامهی فیلمسازی آنان را از نخستین آثار کوتاهشان دنبال کرده است،دربارهی فرایند تولید، جایگاه، چالشها و ویژگیهای فیلم سینمای «کوپال» صحبت کرده است. فیلم سینمایی «کوپال» نخستین ساختهی بلند کاظم ملایی به عنوان یکی از دو نماینده گروه هنر و تجربه در بخش سودای سیمرغ فجر ۳۵ رقابت خواهد کرد.
همکاری با کاظم ملایی چهطور شکل گرفت؟
تقریبا دو سالی بود که مطلع شده بودم آقای ملایی قصد ساختن اولین فیلم بلند سینمایی خود را دارند. از سیناپس اولین فیلمنامه تا همراهی ایشان برای یافتن تهیهکننده و دست آخر به دلیل تعدد لوکیشن و بالا بودن هزینهی ساخت هیچ تهیهکنندهای ریسک یا جرات پا پیش گذاشتن را نداشت تا این که باعث شد آقای ملایی با یک فیلمنامهی دیگری که تک لوکیشن باشد دوباره اقدام کنند و سیناپس همین کار را هم لطف داشتند و برای بنده فرستادند و دوباره همان سیکل تکرار شد؛ تلاش برای یافتن تهیهکننده و این بار پرجزئیات بودن فیلمنامه باز هم دلیل ترسیدن تهیهکنندهها شد.
تقریبا اگر اشتباه نکنم از تیرماه سال ۹۴ شروع شد و مرداد ماه ایشان تصمیم گرفتند به تهیهکنندهی دیگری فکر نکنند و خودشان بار همهی مسائل را بپذیرند. اینجا بود که از من سوال شد که حاضر به کمک و همکاری هستن یا نه؛ و بنده بی این که بدانم چه کمکی از دستم برخواهد آمد فقط به این دلیل که با توجه به رزومهی فیلم کوتاهی ایشان و آشنایی با تواناییها و خلاقیتشان و اعتماد و ایمانی که به ایشان داشتم و میدانستم که میتوانند و از سویی معتقد بودم باید کسانی که ایشان را باور دارند دور هم جمع شویم و کمکشان کنیم؛ پذیرفتم؛ و نتیجه شد یک همکاری خوبِ تقریبا چندماهه…
در مورد فیلمنامه کوپال تقریبا میتوانم بگویم نه تنها فیلمنامهای است که همه را جذب خود میکرد و درست و دقیق اجرا شده، بلکه لحظاتی هم شاید اضافه شده که کار را به مراتب بهتر و جذابتر پیش برده است. در ضمن کاملا به ایشان و تیم طراحی صحنه و فیلمبرداریشان ایمان داشتم و میدانستم به چنین سطحی از کیفیت فیلم میرسند.
پروسهی ساخت فیلم چهطور پیش رفت؟
خوشبختانه مجید گرجیان مدیر فیلمبرداری خوبمان هم، همچون خود من به آقای ملایی کاملا ایمان داشت. آقای ملایی با فیلمبرداران دیگری هم صحبت کرده بودند و برایشان از شرایط سخت کار گفته بودند، اما مجید گرجیان کسی بود که پای همه چیز ایستاد. شرایط سخت به لحاظ کمی بودجه و بدی آب و هوا (سرمای استخوانسوز به خصوص در شبها و نماهای خارجی) و دو ماه دوری از خانواده نکاتی بود که اغلب افراد را علیرغم علاقهمندی به کار، دفع میکرد.
تنها ایمان و اعتمادی که از قبل وجود داشت؛ آقای گرجیان فیلمبردار با اخلاق را پای این کار نگاه داشت و تیم خوبشان هم در این راه ایشان را تنها نگذاشتند و کاملا در فضایی خوب و با تعامل با کارگردان کار را به نحو احسن جلو بردند. استفاده از سه دوربین متفاوت و مجزا که البته هر یک کارکرد خاصی در فیلم و با توجه به فیلمنامه داشتند، کار را قطعا برای گروه فیلمبرداری سخت میکرد؛ اما مجیدگرجیان با عشق و علاقه کار را در شرایط بسیار سختی به درستی پیش برد.
چه مشکلات و چالشهایی پیش روی گروه بود؟
میتوانم به جرات بگویم فیلمنامه جز معدود فیلمنامههایی بود که هرفردی آن را میخواند، اشتیاق کار در او ایجاد میشد. اما نبود بودجه کافی اغلب بازیگران را از گروه دور میکرد. دو یا سه نفر از بازیگرانی که از دوستان بودند و برایشان اعتماد ما حجت را تمام میکرد نیز درگیری در کارهای دیگر باعث شد که همراهمان نباشند. این در حالی بود که خود من یک ماه در سبزوار اقامت داشتم و تقریبا نیمی از شهر را به کمک گرفته بودم و تاخیر بیش از این برای آمدن گروه جایز نبود.
روحیهی گروه پیش تولید و طراحی صحنه را باید خوب و پرانرژی و پرشور نگاه میداشتیم. شرایط به گونهای پیش میرفت که شاید کمترین اختلاف و مشکل باعث میشد شیرازهی کار از هم بگسلد. در تهران سیامک کاشف آذر مجری طرح، پشتوانه محکمی برای آقای ملایی بود و در سبزوار با ایجاد فضای رفاقتی و دوستی و تقریبا یک خانواده شدن، همهی ناامیدیها را به امید تبدیل کردیم تا منتظر بازیگر باشیم که به گروه ملحق شود.
ناگفته نماند ابتدای کار از نکات ضعف بنده، مهربانی و خوش اخلاقیام، ویژگی بود که برای تهیهکننده و کارگردانی با شرایط ویژهی پروژه کوپال نگرانکننده به نظر میرسید، اما همین ویژگی باعث شد فضایی که میتوانست با کوچکترین جرقه ملتهب و سوزان شود با اخلاقمداری و مهربانی همهی گروهها کمبودها را تحمل کنند و این نقطه ضعفم بعدها گفته شد که به نقطه قوت تبدیل شده است.
بزرگترین مشکل سر راه ما کمبود منابع مالی بود. همهی راههای جذب سرمایه را با تقسیم کاری که با مدیریت خود آقای ملایی انجام شد جلو بردیم. در اغلب موارد موفق نشدیم جز این که شهر سبزوار به خاطر زادگاه فیلمسازی که کارنامهی درخشانی داشت؛ روی خوشی نشان داد و از شورای شهر تا شهرداری و فرمانداری کمکهای خود را دریغ نکردند. البته با توجه به بودجههای کلانی که در فیلمهای دیگر شنیده و یا دیده و خواندهایم، این نوع کمک در حد قطرههایی بود که راه نفس گروه بند نیاdد و پروژه به بدترین شکل زمین نخورد. در نهایت با کمی خلاقیت و مدیریت درست اقتصادی و کنترل هزینهها توانستیم کار را به نتیجه برسانیم.
به نظر شما توجه به کارگردانان فیلم اولی چه اهمیتی دارد؟
حقیقت این است که به دلیل نشریه فیلم کوتاه خیلی از فیلمسازان فیلم کوتاه را میشناسم و کشفهای خودم را داشتم. سال ۸۷ آیدا پناهنده بی هیچ رفاقت و آشنایی، عکس روی جلد دومین شمارهی نشریهام شد و شهرام مکری و کاظم ملایی هم همینطور. کریم لکزاده در سال ۸۸ فیلمی داشتند که حتی گروه داوری مجله هم موافق رای و نظرم نبودند. هیات انتخاب جشنواره هم موافق انتخاب فیلم به صورت صددرصد نبودند؛ اما من در بیانیه داوری مجله هم اشاره به نگاه جسور و خلاقانهی فیلم داشتم و الان میبینم همهی آن عزیزان در سینمای ایران در مقامی که شایستگیاش را دارند، ایستادهاند و این برایم بسیار باعث افتخار است. حال چه کار کرده باشم و چه نه؛ مهم این است که به این نسل نوظهور و جوان ایمان دارم.
با توجه به جسارتی که در اغلب این گروه از فیلمها و فیلمسازانشان وجود دارد؛ عمدهترین کاری که میکنند تغییر ذائقهی مخاطب است. مخاطبی که تشنهی دیدن سینمایی متفاوت است. یکی از مشکلاتی که سینمای ایران را تا مدتها کم رمق نگه داشت همین بود که تنوع نوع نگاه کمتر دیده میشد. اغلب فیلمهایی که دور از جریان رایج سینما بودند در تعریفشان به پیوست این مطلب الصاق میشد که اینها نجات دهندهی سینمای ایران نیستند. اما به این فکر نمیکردیم که تنوع نوع نگاه اتفاقا راه به سینما کشاندن همه نوع مخاطب است و این راه رونق گرفتن سینماها خواهد بود. ما لازم است سینمای کودک، سینمای وحشت و دلهره، سینمای جنگ، سینمای هنری و هنر و تجربه و همه و همه را در سبد ارائه داشته باشیم تا همه نوع مخاطب قدرت انتخاب داشته باشند و سینما خوب بفروشد.
نظرتان درباره رقابت فیلماولیها در کنار پیشکسوتان به گونهای که در جشنواره امسال تعریف شده، چیست؟
بعد از فیلم ابد و یک روز همین که فیلم اولیها هم در یک ردیف با پیشکسوتان قرار گرفتند، یعنی جوانان پیام خود را به سینما مخابره کردهاند. کافی است اعتماد کنیم و باورشان کنیم. دانش خودمان را بالا ببریم و با دانش به روزشان مواجه شویم و اعتماد کنیم.
از نظر شما سینمای کاظم ملایی و نخستین فیلم بلندش چه ویژگیهایی دارد؟
تقریبا با همهی فیلمهای ایشان آشنا هستم. سال ۸۸ در داوری نشریه فیلم کوتاه با فیلم منها ی ایشان برخورد کردم و همان مسحور شدن با جهانی که در آن فیلم متفاوت دیدم عامل آشنایی با نوع نگاه و خلاقیتهای منحصر به فرد ایشان بود. در مورد فیلم کوپال هم کمتر در سینمای ایران به این مضمون پرداخته شده است؛ تک لوکیشن، تک قهرمان و دارای جذابیتهای بصری با استاندارد سینما.
فکر میکنید «کوپال» در جشنواره فجر چه شانسی برای نامزدی و دریافت سیمرغ داشته باشد؟
سوای فیلمنامه و کارگردانی، به ترتیب طراحی صحنه، فیلمبرداری، صدا و تدوین عناصری در این فیلم هستند که حتما مورد توجه قرار خواهند گرفت.
منبع: فیلم نت
مطالب ديگر:
• 16/4/1401: هجدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم نهال برگزار شد• 27/12/1400: فراخوان ساخت مستند سینمایی عیدولوژی
• 20/11/1400: گورکن نامزد بهترین پوستر از چهلمین جشنواره فیلم فجر
• 8/11/1400: معصومیت شر (نقد فیلم گورکن)
• 8/11/1400: «سینهما رکس» از جنس مستندهای تعاملی و مشارکتیست
+ آرشيو وبلاگ