وبلاگ
• یادداشت "محمد مهدی عسگرپور" خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد سابق
17/6/1388("محمدحسين صفارهرندي" گفت: در دورهي چهارساله گذشته، شاهد شكوفايي فرهنگ و هنر كشور بوديم )
"صفارهرندي" وزير پيشين وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در مراسم توديع و معارفه وزيران فرهنگ و ارشاد اسلامي، با اشاره به زمان شروع مسووليتاش خاطرنشان كرد: افرادي ميگفتند بايد چهارسال دفتر فرهنگ و هنر را بست، اما به يمن نگاه مسوولانه و اعتمادي كه در نگاه اهالي هنر برانگيخته شد اين دوره شاهد شكوفايي هنرمندان بوديم. در سال 86 اوج دوران موسيقي را داشتيم و در تئاتر نيز در پايان اين دوره ميزان اقبال نسبت به چهارسال قبل سهبرابر شده است.
صفارهرندي با اشاره به حوزههاي مختلف هنري از پيشرفتهاي كه در حوزههاي مختلف انجام شده است، ياد كرد و افزود:در حوزه كتاب زماني كه فعاليتمان را شروع كرديم، 42 هزار عنوان كتاب در سال توليد ميشد كه در سال 86 به 56 هزار عنوان رسيد و در سينما براي اولينبار درحالي كه كسي توقع نداشت 120 سالن ساخته و بازسازي شد.
وزير پيشن فرهنگ و ارشاد اسلامي، پايهگذاري جشنواره شعر فجر را از ديگر اقدامات دوران مديريتش در وزارت ارشاد برشمرد.
صفارهرندي در بخش ديگري از سخنانش با تأكيد بر اينكه پايداري در اصول موجب رونق فرهنگ و هنر ميشود، تصريح كرد: درست است كه بودجه قرآن را 25 برابر و بودجه مساجد را 20 برابر افزايش داديم، اما اينها باعث نشد به ديگر عرصههاي فرهنگ و هنر نرسيم و نتيجه رويكرد اصولگرانهي ما اين بود كه ذوقهاي زيادي به صحنه آمدند.
وي ادامه داد: كساني بعد از سالها كه ترك صحنه بودند به تئاتر بازگشتند و كساني كه سالها فيلم نساخته بودند برگشتند و اين نتيجه اميدي بود كه داده شده بود. البته طبيعي است، بعضيها به روال قبل عادت داشتند مقاومت كنند، اما نميشود مطابق خواسته افراد حركت كرد و قانون را زيرپا گذاشت.
صفارهرندي سابقهي دوستياش را با حسيني وزير جديد فرهنگ و ارشاد بيش از 28 سال دانست و خطاب به او توصيه كرد:مبادا به خاطر تعريف ديگران كه ممكن است زماني برعكس آن شود، اصول را زير پا بگذاريد. شما در ميان دو سوقدهنده به سمت رهايي و ليبراليسم قرار داريد كه يكي شما را هدايت ميكند كه حوزه فرهنگ و هنر را تعطيل كنيد و يكي ميگويد فرهنگ بيبندوباري را رواج دهيد و درواقع ميان دو لبه قيچي مدام تحتفشار خواهيد بود.
وي در ادامه با بيان اينكه بايد آيين مبتني بر انقلاب و رهنمودهاي رهبري را انتخاب كنيد، اظهار داشت: بايد با توجه به خواسته عموم مردم ميان اين دو جمع كوچك محصور نشويد و در مقابل افراد هم به صرف ديدن يك لغزش در رسانهها و اينكه به مقام مسوولي طعنه زده شود، بساط شورش به اهالي فرهنگ و هنر به راه نياندازد.
وي افزود: بدترين حالت اين است كه از يك نقطه دو پيام دريافت كنيد، آنچه كه در كميسيون فرهنگي مجلس هفتم ديدم و اگر اينها را مبنا قرار دهيم، يك روز ليبرال و يك روز سانسورچي ميشويم.
وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي اظهار خرسندي كرد: عموم مردم در اين دوره با جلوههايي از هنر ديني آشنا شدند و بسياري گفتند براي اولينبار پايمان به سينما و تئاتر باز شد و من همان هنگام به هنرمندان گفتم؛ اگر خواهان هنر هستيد، بياييد بين هنر با اعتقاد مردم پيوند بزنيد و هماكنون سپاسگزارم كه اينكار را انجام دادند.
صفارهرندي خطاب به هنرمندان نيز گفت: در اين چندسال كوشش ما رونق بخشيدن به عرصه هنر و زير بال گرفتن هنرمندان متعهد بود و اميدوارم بعد از اين هم همين باشد.
وزير پيشين فرهنگ و ارشاد اسلامي در ابتداي سخنانش به شروع جريان اصولگرايي در كشور اشاره كرد و گفت: دوره نوراني است كه از آن به عنوان شاخص اصولگرايي ياد ميشود كه از اوايل دهه 80 در ميان خواص نيروهاي اجتماعي و عامه مردم صورت گرفت و حاصل آن رويكرد مردم به خدمتگذاران بود.
وي افزود: در اين دوره رجوع و بازگشت به ارزشهاي اسلام وانقلاب انتخاب شد و درحالي كه بخشي از مردم در اثر غفلتهاي زمامداران گذشته اعتمادشان را از دست داده بودند، اميدوار شدند و اعتماد مردم و مسوولان اصلاح و تصحيح شد.
اين مراسم كه در آن جمعي از نمايندگان مجلس و مديران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي حضور دارند با سخنان احمدي نژاد رييسجمهور و وزير جديد فرهنگ و ارشاد اسلامي ادامه پيدا كرد.
.
نامهي "عسگرپور" به "صفارهرندي" پيرو سخنان اخيرش:
«مشكل بزرگ مديران فرهنگ قرار گرفتن بين دو تيغ يا چند تيغ نميباشد»
"محمد مهدي عسگرپور" كارگردان سينماي ايران، متن نامهاي را خطاب به "محمدحسين صفارهرندي" وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي منتشر كرد. در متن نامهي "عسگرپور" خطاب به صفارهرندي پيرامون سخنان اخيرش در مراسم توديع و معارفه وزيران فرهنگ و ارشاد اسلامي آمده است:
« برادر عزيز، جناب آقاي صفارهرندي، سلام عليکم، متأسفانه بدليل اعلام ديرهنگام، توفيق حضور در مراسم توديع جنابعالي و معارفه وزير محترم جديد فرهنگ و ارشاد اسلامي را نداشتم. اميدوارم از اين پس در هر موقعيتي که هستيد موفق باشيد و همواره خداوند متعال يار و ياورتان باشد.
وقتي شرح جلسه مذکور را خواندم، در کنار آمار و اطلاعات داده شده نکتهاي که شايد شاهبيت سخنانتان بود جلب توجه ميکرد، هر چند براي کساني که در حوزههاي فرهنگ و هنر بصورت جدي فعاليت ميکنند از ابتدا هم معلوم بود در پايان کار چنين ميفرماييد يا حداقل چنين چيزي را در نهان داريد، ولي از آنجا که ما ايرانيان ذاتاً آرمانگرا و خوشبين هستيم، شايد اين احتمال هم داده ميشد که پس از چهار سال کار مداوم در وزارتخانهاي که حداقل، در لفظ بسيار مهم است، نتيجهگيري ديگري داشته باشيد ليکن جنابعالي نشان داديد که اهل غافلگير کردن نيستيد و ره يافتتان در پايان، همان دريافتتان از ابتدا بوده است.
جنابعالي در اندرزي مشفقانه بر پايه دين مداري به وزير جديد که سابقه آشنايي زيادي هم با ايشان داريد فرموديد: « شما ميان دو سوق دهنده به سمت رهايي و ليبراليسم قرار داريد که يکي شما را هدايت ميکند که حوزه فرهنگ و هنر را تعطيل کنيد و يکي ميگويد فرهنگ بيبند و باري را رواج دهيد و در واقع ميان دو لبه قيچي مدام تحت فشار خواهيد بود».
نکتهاي که براي دولتمردان و تصميمگيران کلان، بسيار مهم و حياتي است.
بر پايه اين فرمايش چنين استنباط ميشود که شما و احتمالاً وزير جديد، مظلومانه بين اين دو تيغه برنده و نه تيغهي ديگر قرار گرفتهايد و شايد جريان مهم ديگري بعنوان معترض در صحنه حضور ندارد.
برادر عزيز! اگر واقعاً در کشوري زندگي ميکنيم که مدعيان حوزه فرهنگ و هنر، حداقل آن بخش که ميتوانند سخنگو باشند به اين دو دسته تقسيم ميشوند، فکر ميکنم از نظام جمهوري اسلامي که خود را فرهنگي ميداند، فقط ظاهر آن را حفظ کردهايم و اگر چنين نيست پس براي شناخت دقيق اين حوزه، احتمالاً جنابعالي به چند سال ديگر وقت نياز داشتيد که به هر روي از شما دريغ شد.
اکنون در تمام حوزههاي هنر و فرهنگ افراد شاخصي که تعدادشان کم هم نيست داراي اصالتي هستند که خود تبديل به پيام و حتي رسانه شدهاند، قطعاً مطالبات اين افراد از مديران دولتي حوزه فرهنگ نه تعطيلي است و نه بيبند و باري، اما شايد چون تيغي در کف ندارند در محاسبات هم نميآيند.
بخش مهمي از اين افراد که اگر بخواهيم ميتوانيم با هم فهرستي طولاني از آنها تهيه کنيم، کساني هستند که کلامشان و هنرشان با بضاعتهاي موجود کشورمان و نسبت به بقيه حوزهها، بيشترين قرابت را با تفکرات ديني دارد. اما مطالباتشان را کمتر شنيديد و يا اگر شنيديد نتوانستيد به آنها توجه کنيد و از نظر بنده صد البته اينها از روي قصد و با نيت سوء همراه نبوده است، چرا که حداقل در مورد جنابعالي اين اتفاق نظر وجود دارد که فردي متدين، پاکدست و صبور هستيد. پس مشکل کجاست؟
بنظرم مشکل بزرگ، قرار گرفتن مديران مظلوم فرهنگ، بين دو تيغ يا چند تيغ که عصاره آنها کج فهمي است نميباشد، بلکه مشکل عدم تسلط بخش مهمي از آنان به موضوع مديريت فرهنگي و هنري است و بدون ترديد کم تسلطي مديران اين حوزه ،(عليرغم داشتن نيت خوب و يا هر خوب ديگر) منجر به فهم ناقص نشانيها و انتقال همان اشتباهات به پيکره مجلس و دولت و حتي مردم است.
در روزگار فعلي مديريت فرهنگي و هنري، خود تخصصي است پيچيده که در کشورمان دائماً ناديده گرفته ميشود و مدام تصور ميشود که بزرگاني که نيروي محرکهي ذهنشان مربوط به عرصههاي ديگر است، در صورت مؤدب بودن و داشتن تحليلي ( معمولاً جهتدار) از سابقه فرهنگي و هنري کشورمان ميتوانند در مسندهاي مهم فرهنگي و هنري مشغول فعاليت شوند که اين ظلمي است دو سويه. هم به اين عزيزان و هم به جامعه.
در طول اين سالها داشتهايم مديراني که در دوره فراغت، که بعضاً با نقاديهاي تند هم همراه است همه چيز را زير سؤال بردهاند و مهر ضد انقلاب ، ضد دين، اجنبي پرست و ... را بر پيشاني برخي اهل فرهنگ و هنر زده اند و در زمان مسئوليتشان ناگزير با آنها عکس يادگاري آنهم از نوع پر مهر و محبتش گرفتهاند، در واقع اين افراط و تفريط بيشتر مربوط به مديران غير مسلط بوده و نه مدعيان آنها.
بارها ديدهايم که چگونه مديران فرهنگي تبديل به افراد دو يا چند شخصيتي شدهاند. از چيزي مجبور شدند دفاع کنند که اعتقاد کافي به آن ندارند و به چيزي حمله کنند که براي حملهشان حجت کافي نداشتند و در بهترين حالت هم سکوت و سکون را بر هر چيزي ترجيح دادند.
بنده مانند هر کس ديگري فشارهاي وارده به حوزه تحت مديريت جنابعالي در اين چند سال را نفي نميکنم و متوجه درک نمايندگان محترم مجلس از حوزههاي فرهنگي و يا نزديکان رئيس محترم جمهوري هستم ولي اعتقاد دارم بخش قابل توجه اين مشکلات که امروز شما را به چنين تحليلي که توصيه به همکار بعدي است وا ميدارد، با تسلط مديريتي ميتوانست قابل حل باشد.
مماشات با همان دو تيغي که خود فرموديد و نه جريان اصيل ديگري که من نام بردم در طول اين چهار سال چه محصولي براي نظاممان داشت؟ غير از اين که وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي پيامي را به مسئول بعد از خود مي دهد که در وهله نخست بخش کمي از واقعيت است، دوم آنکه به مدعي اصيل که پيکره ارزشمند هنر و هنرمند بعد از انقلاب است اشارهاي ندارد.
پس اگر وزير جديد هم با همين فرمان پيش برود، پس از چهار سال و خستگي مفرط ناشي از قرار گرفتن بين دو گروه کجفهم و بيبند و بار، کليد وزارتخانه را با همين ره يافت به نفر بعدي ميسپرد.»
مطالب ديگر:
• 16/4/1401: هجدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم نهال برگزار شد• 27/12/1400: فراخوان ساخت مستند سینمایی عیدولوژی
• 20/11/1400: گورکن نامزد بهترین پوستر از چهلمین جشنواره فیلم فجر
• 8/11/1400: معصومیت شر (نقد فیلم گورکن)
• 8/11/1400: «سینهما رکس» از جنس مستندهای تعاملی و مشارکتیست
+ آرشيو وبلاگ