وبلاگ
• خطر بیرونی، سفر درونی
25/5/1400خطر بیرونی، سفر درونی
رضا صائمی (منتقد سینما)
«گورکن» دومین فیلم کاظم ملایی بعد از «کوپال» است که اگرچه فضای داستانی متفاوتی دارد اما جهان سینمایی مشترکی میتوان بین آدمهای قصهاش پیدا کرد. کوپال البته هم سویه فردگرایانهتری داشت و هم فرم و ساختار مدرنتری اما هر دو فیلم واجد درامی مدرن و کاراکترهایی هستند که بحران یک زیست مدرن را تجربه میکنند.
«گورکن» را باید واجد یک ساختار دوسویه دانست که قصه درونی ملتهب اما روایت بیرونی نسبتاً آرامی دارد و حتی برخی از شخصیتهای آن مثل پیمان با بازی حسن معجونی خونسرد به نظر میرسند. التهاب قصه از ربوده شدن ماتیار پسر سوده و جستوجو برای پیدا کردن آن میآید اما این آدم ربایی فارغ از تنشهای برساخته از بحرانش، بحران درونی و عاطفی و ارتباطی بین شخصیتهای اصلی را هم در یک چالش و خوانش جدید قرار میدهد تا در نهایت به مثابه یک سفر درونی پرماجرا، شخصیتهای اصلی قصه بویژه سوده با بازی ویشکا آسایش بتواند مواجهه مستقیمتری با خود و با ترس و تردیدهایش پیدا کند.
او درگیر زندگی قبلی و گرفتار در شروع زندگی و رابطه جدید خود است. این دوگانگی البته با یک دوگانه دیگر هم همراه است و آن پارادوکسها و تضادهایی است که بین مادر بودن و همسر و زن بودن پیدا میکند و ماجرای ربایش پسرش بر عمق و ابعاد این بحران میافزاید تا در نهایت سوده بتواند به یک دگردیسی عمیق تن دهد و به شخصیت تازه تری دست یابد. مخاطب نیز در التهاب و نوسان این تنش و آرامش، تلاطمهای درونی و بیرونی او را تجربه کرده و در یک همذات پنداری روانشناختی در نهایت به یک نقطه ثبات میرسد.
فیلمساز تلاش کرده تا به جای تکیه و تمرکز بر جزئیات حادثه و پردازش هیجان انگیز آن بر شخصیتها و کنشمندی آنها با خود و با هم بپردازد و در پی رمزگشایی از جهان درونی آدمها برآید. به عبارت دیگر «گورکن» سعی میکند راهی به حفرههای درونی آدمها باز کند و تأثیر اتفاقات و رخدادها و تجربههای اجتماعی بر فردیت و شخصیت آنها را بازنمایی کند. اگر مخاطب بتواند با این جهان درونی و التهاب و تنشهایش همراه شود، حتماً از تماشای فیلم لذت خواهد برد و حتی ممکن است نوعی پالایش درونی را هم تجربه کند.
تأکید و تمرکز فیلمساز بر جهان درونی شخصیتها مسیر فیلم را از حرکت به سمت یک فیلم جنایی یا تریلر تغییر داده و به آن وادی نمیکشاند. در حالی که این ظرفیت در درون قصه وجود داشت و حتی کارگردان میتوانست یک فیلم معمایی-پلیسی جذاب از درون آن دربیاورد اما به عمد از آن پرهیز میکند تا ذهن مخاطب را متوجه تحولات درونی آدمهای قصه کند.
بهنظرم نقطه قوت فیلم دقیقاً همین رویکرد است. شاید برای ایجاد و حفظ این موقعیت است که ملایی ساختاری کلاسیک را برای روایت قصه خود برمی گزیند تا یک درام اجتماعی با لحن روانشناختی را برای هویت فیلم خود انتخاب کرده باشد. قصه فیلم بیشتر در فضای داخلی خانه میگذرد که البته مثل کوپال همه فیلم را شامل نمیشود اما فیلمساز با بهرهگیری درست از ظرفیت و ظرافتهای دراماتیک و زیبایی شناختی خانه، آن را در خدمت قصه قرار میدهد.
بازیهای بازیگران هم به اندازه و طراحی شده است و بهنظر میرسد ویشکا آسایش با ایفای نقش سوده در این فیلم تلاش کرده از نقشهای مشابه کمدی خود در یک دهه گذشته فاصله بگیرد. اساساً استفاده از بازیگران تئاتر در این فیلم به قوت سویه اجرایی فیلم کمک کرده است. فیلم بدون اینکه شعار فمینیستی بدهد از حقوق زن و مادر دفاع میکند.
منبع: روزنامه ایران، ایران آنلاین
مطالب ديگر:
• 16/4/1401: هجدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم نهال برگزار شد• 27/12/1400: فراخوان ساخت مستند سینمایی عیدولوژی
• 20/11/1400: گورکن نامزد بهترین پوستر از چهلمین جشنواره فیلم فجر
• 8/11/1400: معصومیت شر (نقد فیلم گورکن)
• 8/11/1400: «سینهما رکس» از جنس مستندهای تعاملی و مشارکتیست
+ آرشيو وبلاگ