تاريخ: 1/2/1403 - ساعت: 14:37

وبلاگ

• نگاهی به مهمترین رویدادهای سینمای ایران درسال 88

18/1/1389

.
سینمای ایران در تقویم 88 (سید رضا صائمی)

سینمای ایران با همه فراز و نشیب ها و ضعف و کاستی هایی که دارد، همواره هنر-صنعتی پویا بوده و به عنوان  یکی از خبرسازترین پدیده های فرهنگی در سال مطرح است که با  مجموعه ای از وقایع ریز و درشت و رخدادهای مهم و حاشیه ای، شکل می گیرد. درسال 88 نیز علی رغم التهاب سیاسی در سطح جامعه باز هم سینما در کانون خبرها قرار داشت و تا عمق این مسائل و ماجراها پیش رفت. در این گزارش قصد داریم تا مهمترین وقایع و رخدادهای سینمایی در سال 88 را مرور کنیم و مورد بازشناسی قرار دهیم.

رکودشکنی در گیشه

اکنون چند سالی است که گفته می شود سینمای ایران با مساله ای به نام بحران مخاطب مواجه است.بحرانی که البته برای برون رفت از آن سینمای ایران نه تنها نتوانست به راهکار مناسبی دست یابد بلکه با تولید انبوه طنزهای سطحی و عامیانه که برخی از آنها نازل تر از فیلمفارسی های قبل از انقلاب بودند. اخراجی های 2 نیز بی ارتباط با این حقیقت نبود اما نه تنها مخاطبان زیادی را به سالن های سینما کشاند بلکه رکورد فروش فیلم در تاریخ سینمای ایران را شکست و با فروش 7 میلیاردی در صدرپرفروش ترین فیلم در تاریخ سینمای ایران قرار گرفت و بار دیگر فاصله نگاه منتقدان و مردم را بیشتر و عمیقتر کرد.چه با این فیلم موافق باشیم و چه نباشیم فروش فوق تصور اخراجی های 2 یکی از مهمترین رخدادهای سینمایی و اقتصاد سینما در سال 88 محسوب می شود.
در کنار این مساله کارگردان اخراجی ها نیز به دلیل شخصیت جنجالی و پرحاشیه اش یکی از خبرسازترین کارگردان های سینمایی محسوب می شود که با ساخت اولین مجموعه تلویزیونی اش به نام دارا و ندار می توان حدس زد که بازهم مسعود ده نمکی می تواند به یکی از چهره های خبر ساز در سال 89 تبدیل شود.

با این وجود در سینمای ایران تا کنون 9 فیلم از مرز یک میلیارد تومان فروش گذشته‌اند که 4 فیلم از این میان در سال 88 به روی پرده رفتند که اگر افزایش فروش 350 درصدی آثار سینمایی و استقبال خوب مردم از نسخه های نمایش خانگی را به این موارد اضافه کنیم باید بگوییم که سال 88 به لحاظ فروش فیلم و رونق اقتصاد سینما ، شاخص بود. رکورد تعداد اکران را هم باید به مساله فروش اضافه کنیم . بنا به اعلام شورای صنفی نمایش در 30 سال گذشته تعداد فیلم‌های به نمایش درآمده در هر سال بین 45 تا 47 فیلم بوده اما برای اولین بار این رکورد شکسته شد و نمایش فیلم‌های روی پرده به عدد 58 رسید.

و اما  « درباره الی»

درباره الی اگرچه به دلیل التهاب سیاسی جامعه در زمان اکران عمومی آنچنان که انتظار می رفت با فروش بالا مواجه نشد اما پر افتخارترین فیلم سال 88 محسوب می شود که جوایز داخلی و بین اللملی زیادی را به خود اختصاص داد. از بهترین فیلم در جشنواره فجر و از نگاه منتقدان گرفته تا دریافت خرس نقره ای از جشنواره برلین.به این افتخارات باید دریافت جوایز جشنواره های، ترایبکا و اسکرین آسیا پاسیفیک را هم اضافه کرد . ضمن اینکه درباره الی به عنوان فیلم معرفی شده به جشنواره فیلم اسکار نیز بود.از این هم نگذریم که نسخه نمایش خانگی این فیلم نیز با استقبال بسیار زیادی مواجه شد.
البته قرار بود که این فیلم جزء فیلم های اکران نوروزی باشد اما اخراجی های 2 جایگزین آن شد و درباره الی در بدترین شرایط اجتماعی و در اوج التهابات سیاسی در جامعه اکران شد که با این حال فروش نسبتا خوبی داشت . ضمن اینکه فروش بالای این فیلم در شبکه خانگی این خلاء را تا حدود زیادی جبران کرد.حضور گلشیفته فراهانی در یک فیلم هالیودی به نام مجموعه دروغ ها به کارگردانی ریدلی اسکات نیز برحاشیه های و شایعات اکران درباره الی افزوده بود و البته بحث ممنوع الورود یا ممنوع الکار شدن گلشیفته نیز خود به یکی از خبر های داغ سینمایی در سال 88 بدل شده بود.

مدیران جدید سینمایی

سینما صرفا به فیلم و بازیگر و کارگردان ختم نمی شود و عوامل و عناصر متعددی که دست اندرکار این صنعت هستند هر کدام به سهم خویش در کم و کیف این هنر تاثیر می گذارند و چه بسا عوامل پشت صحنه سینما در این بین، نقش بیشتری داشته باشند.عوامل پشت صحنه نیز صرفا به فیلمبردار و نور پرداز و طراح صحنه و... محدود نمی شود و مدیران و مسولان سینمایی نیز از چهره های پنهان پرده سینمایی محسوب می شوند که عملکرد آنها ، تاثیرات زیادی بر کارنامه سینمایی کشور در طول یک سال یا یک دوره دارند . شاید هیچ سالی به اندازه سال 88 از این حیث دارای اهمیت نباشد.به ویژه سرکارآمدن دولت جدید با حرف و حدیثهای فراوانی که پیرامون انتخابات وجود داشت برخی از مدیران سینمایی را در حد یک ستاره سینما به چهره خبرساز تبدیل کرد.
بدون شک مهمترین آنها جواد شمقدری بود.انتخاب جواد شمقدری مشاور هنری رئیس جمهور به عنوان معاونت سینمایی وزارت ارشاد با توجه به سوابق سینمایی و سیاسی او خود می توانست دلیل کافی برای توجه رسانه ها به وی باشد اما برخی اقدامات اصلاح طلبانه و ضربتی او در همان روزهای اول مدیرتش از جمله رفع توقیف فیلم جنجالی به رنگ ارغوان و تسویه حساب و اجازه نمایش فیلمهایی مثل آتشکار و هیچ و زمهریر در جشنواره فجر امسال و.... موجب شد جواد شمقدری به سرعت به یکی از خبر ساز ترین مدیران فرهنگی و سینمایی کشور بدل شده و  نگاه رسانه و اهالی سینما به تحولات معاونت سینمایی بیش از گذشته شود. او در آغاز به کار معاونت سینمایی از ریل گذاری جدید در سینمای ایران خبر داد و رفع توقیف برخی از فیلم ها در عمل توجه بسیاری از رسانه ها را متوجه این مدیر سینمایی کرد.بعد از شمقدری انتخاب علی رضا سجادپور به عنوان مدیر کل دفتر ارزشیابی و نظارت و احمد میرعلایی به عنوان مدیر عامل فارابی به عنوان مهمترین رخدادهای سال 88 در حوزه مدیریت سینمایی محسوب می شود و احتمالا این تیم جدید مدیریت سینمایی کشور در سال 89 نیز در کانون توجه اهالی رسانه و سینما قرار خواهند گرفت.


سینماگران و انتخابات ریاست جمهوری

سایه سیاست در سال گذشته آنقدر گسترده بود که دامنه آن سینما را هم دربرگرفت و حتی به چالش کشاند . این چالش پس از انتخابات و ماجراهای آن عمق بیشتری پیدا کرد.  داستان از جایی شروع شدکه پس از گذراندن تعطیلات نوروزی، خانه سینما به عنوان نماینده رسمی جامعه اصناف سینمای ایران ضمن اعلام اینکه در انتخابات از نامزد مشخصی حمایت نمی‌کند، با طرح هفت سؤال بخشی از مطالبات صنفی خود را با کاندیداهای کرسی ریاست جمهوری در میان گذاشت.
این سؤال‌ها در ذیل بیانیه خانه سینما در خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های رسمی کشور به صورت گسترده منتشر شد و پس از آن سینماگران به انتظار پاسخ نامزدها نشستند. این انتظار سه هفته‌ای تنها با پاسخ ستاد انتخاباتی مهدی کروبی به سؤال‌ها پایان یافت و این اولین و آخرین واکنشی بود که از سوی نامزدهای انتخابات دهم در برابر حرکت خانه سینما به انجام رسید. پاسخ‌های ستاد مهدی کروبی در واقع آخرین موردی بود که قبل از 22 خرداد نام خانه سینما را در کنار واژه انتخابات قرار ‌داد. این هفت سوال عبارت بودند از :  1-برنامه مشخص شما برای رونق اقتصاد هنر به ویژه قلمرو سینما چیست و جستجوی سهم تولیدات سینمایی ایران در جهان را چگونه دنبال می‌کنید؟

2. اشتغال به تولید و عرضه در فعالیتهای هنری به ویژه سینما را حق می‌دانید و یا امتیاز؟ ساختار حقوقی و عملکرد دستگاههای اجرایی متکفل این عرصه کدام گزینه را برگزیده است؟
3- ظرف چه مدت بیمه بیکاری هنرمندان مصرح در قانون برنامه چهارم را که تاکنون مغفول مانده، عملیاتی می‌‌کنید؟
4- ممیزی در تولید و نمایش آثار هنری به ویژه سینما را چگونه می‌بینید و چه ساز و کاری را برای اعمال آن برمی‌‌گزینید؟
5- برنامه شما برای حمایت از حقوق مادی و معنوی هنرمندان و آثار سینمایی چیست و ظرف چه مدت آن را اجرایی می‌کنید؟
6- آیا ساختار، اهداف و برنامه‌های نظام موجود اداری حوزه فرهنگ و هنر را برای مدیریت توسعه این عرصه مناسب می‌دانید؟ در غیر این صورت چه ساختار و برنامه‌ای را طراحی و به اجرا می‌گذارید؟
7- نامزدهای مورد نظر شما برای تصدی پست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه کسانی هستند؟
 
درست سه هفته پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران یکی از روزنامه‌های صبح کشور (کیهان) در مطلبی کوتاه، خانه سینما را به جمع‌آوری امضا جهت زیر سؤال بردن سلامت این انتخابات متهم کرد و از کشور انگلستان به عنوان محرک این حرکت نام برد. در این خبر به هیچ اسم، سند و مدرک معتبری اشاره نشده و به جای نام‌ افراد از همان شیوه مرسوم اش یعنی سه نقطه‌ استفاده کرده بود.
البته پیش از این ماجراها پیوند سینمای ایران با انتخابات ریاست جمهوری با ساخت فیلم های تبلیغاتی کاندیداها کلید خورد. حضور گسترده کارگردان ها و سینماگران در نشست موسوی با هنرمندان بازار شایعه ها درباره ساخت فیلم تبلیغاتی این نامزد را از مدتی پیش گرم کرده بود.

حضور مجیدی در این مراسم و وجود دوربین‌های مختلف در گوشه و کنار سالن، نام مجیدی را به عنوان کارگردان فیلم تبلیغاتی موسوی سر زبان ها انداخت. این خبر از سوی مجیدی تکذیب یا تایید نشد تا اینکه کارگردان سرشناس سینمای ایران در کنار دو کارگردان و یک تهیه کننده متعلق به جریان سینمای هنری ساخت فیلم موسوی را آغاز کرد.
بهروز افخمی نیز برای دومین بار فیلم تبلیغاتی حجت الاسلام مهدی کروبی را کارگردانی کرد. جواد شمقدری مشاور هنری احمدی نژاد نیز که پیش تر برای اولین دوره وی فیلم تبلیغاتی ساخته بود این بار نیز کارگردانی فیلم تبلیغاتی وی را به عهده گرفت و محسن رضایی در فقدان زنده یاد رسول ملاقلی پور این بار به سراغ محمد علی نجفی،رفت تا این بار او فیلم تبلیغاتیش را بسازد.


اما خانه سینما در انتخابات دهم علی رغم فشار دفاتر کاندیداهای ریاست جمهوری از هیچیک از کاندیداهای ریاست جمهوری انتخابات دهم حمایت نکرد و پس از پایان انتخابات و فروکش هیجانات ناشی از اعلام نتایج، بار دیگر بر موضع وکالت نداشتن سیاسی از صنوف  پای فشرد. بر همین اساس بود که امین تارخ سخنگوی هیأت مدیره خانه سینما در تاریخ نهم تیرماه طی گفت‌و‌گویی با خبرگزاری ایسنا با تأکید بر اینکه خانه سینما وکیل سیاسی اصناف نیست که بخواهد به جای آن‌ها تصمیم‌گیری کند بر بی‌طرفی نهاد خانه سینما در جریان انتخابات دهم صحه گذاشت. اما این نهاد صنفی پس از پایان انتخابات بیش از آنچه انتظار می‌رفت مورد انتقاد و حمله قرار گرفت.
اما اوج چالش بین سینما و انتخابات ریاست جمهوری به نامه نگاری های میان علیرضا سجادپور و محمد مهدی عسگرپور برمی¬گشت. سجادپور که آن زمان دبیر هیأت اسلامی هنرمندان بود ضمن حمله به کسانی که در اعتراض به نتایج اعلام شده به خیابان‌ها سرازیر شده بودند از سکوت  خانه سینما در قبال بحران به وجود آمده که آن را« مرگبار» خواند گله کرد و خواستار واکنش خانه سینما به حرکت‌های اعتراضی پس از اعلام نتایج انتخابات شد. مدیر عامل خانه سینما در این مورد به‌خصوص، تهیه جواب را به روابط عمومی خود نسپرد و راساً وارد معرکه شد.
در بخشی از جوابیه مدیرعامل خانه سینما به سجادپور چنین آمده است: «آقای سجادپور «سکوت مرگبار خانه سینما» به همان میزان عدم سکوتش هم می‌تواند برای امثال شما نفع داشته باشد چرا که اظهارنظرش می‌تواند در دوره تفتیش عقایدی که بنای راه‌اندازی آن را دارید باعث ویرانی‌اش شود و سکوتش هم می‌تواند انگیزه شما و همکارانتان را در راه‌اندازی پادگان سینما به‌جای خانه سینما بیشتر کند چون فتح فیزیکی خانه سینما چندان دشوار نیست...» البته این پایان نامه‌نگاری دو دوست قدیمی نبود و سجادپور بار دیگر، در نامه‌ای دیگر و این بار کمی ملایم‌تر به کنایه‌های گزنده عسگرپور پاسخ داد. مدیرعامل خانه سینما برای پاسخ دوباره دست به قلم نشد و قضیه به همین‌جا خاتمه یافت.

سال رفع توقیف ها

اگرچه بسیاری معتقد به جدایی سیاست از سینما هستند اما سینما در سال 88 مثل بسیاری از امور دیگر زیر سایه سیاست قرار داشت و یکی از پیامدهای تغییر مدیریت سینمایی ، رفع توقیف فیلمهایی بود که در سالهای گذشته در همین دولت و توسط مدیران دیگر پشت اداره ارزشیابی و صدور پروانه نمایش صف کشیده بودند.
خبر رفع توقیف ها با انتصاب شمقدری برجسته شد و تا زمان جشنواره بیست و هشتم به داغ ترین مراحل خود رسید. مرحله ای که وعده های معاونت جدید سینمایی محقق شد و فیلم های مثل به رنگ ارغوان که جنجالی ترین فیلم توقیفی محسوب می شد در اولین روز جشنواره به نمایش گذاشته شد . «تسویه حساب» کار تهمینه میلانی پس از 2 سال و «صد سال به این سال‌ها» از سامان مقدم پس از 2 سال به نمایش درآمدند. حتی فیلم‌هایی مثل «هیچ» از عبدالرضا کاهانی و «آتشکار» ساخته محسن امیریوسفی هم در یکی دو نوبت برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش درآمدند. در طول سال و در اکران عمومی نیز بسیاری از فیلم هایی که سالها منتظر نمایش بودند به روی پرده رفتند از جمله این فیلمها می توان به شاعر زباله ها ، تردست ، شبانه و حتی پنجمین سوار خورشید اشاره کرد که پس از 28 سال اکران شد.اگرچه بسیاری از فیلم های سینمایی شامل رفع توقیف شدند اما بسیاری از سینماگران در سال 88 با موانع و توقیفهای کاری مواجه بودند. فاطمه معتمد آریا و مجتبی میر طهماسب برای خروج از کشور دچار مشکل شدند و در پایان سال نیز جعفر پناهی کارگردان سینما در منزلش بازداشت شد. به طور کلی در سال 88 سیاست و سینما در اصطحکاک و تقابل بیشتری با هم قرار گرفتند که البته نگرانی اهالی سینما را درباره آینده و امنیت شغلی خود بیشتر کرد.


جشن سینمای غیررقابتی


چند سالی است که در کنار جشنواره دولتی فجر با تلاش و همت خانه سینما هر سال جشن صنفی خانه سینما نیز  برگزار می‌شود.دراین مراسم که مصادف با روز ملی سینما (21 شهریور) برپا می‌شود آثار سینمایی اکران شده یا نشده مورد قضاوت توسط خود صنف قرار می‌گیرند.اما سیزدهمین جشنواره سینما با حاشیه‌هایی همراه بودکه بازهم بی تاثیر از فضای ملتهب اجتماعی نبود .
جشن خانه سینما در این دوره به صورت غیر رقابتی برگزار شد و در روز اختتامیه هم (که 27 شهریورماه بود) با اهدای چند جایزه به عنوان تندیس شایستگی به ناصر تقوایی، نیکو خردمند و دیگران تومانیان به کار خود پایان داد تا یکی از خنثی ترین جشنواره های خانه سینما در سال 88 رقم بخورد به طوری که فرهاد توحیدی دبیرجشن ، سیزدهمین جشن خانه سینما را نحس خطاب کرده بود.در واقع این سال نمایش فیلمها بر خلاف هر سال که صنفی بود برای مردم به نمایش در آمد و جشن اعطائی جوایز که پیش تر  باحضور مردم برگزار می شدبه صورت  کاملا صنفی و با حضور 800 نفر از دست اندرکاران سینما در یکی از سالنهای مجلل هتل استقلال برگزارشد.


بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر

جشنواره فیلم فجر هر ساله به عنوان مهمترین اتفاق سینمایی و حتی فرهنگی شناخته می شود. این جشنواره امسال دوره بیست و هشتم خود را پشت سر گذاشت که البته با تفاوت‌هایی نسبت به دوره‌های پیشین روبه‌رو بود ازجمله تغییر در زمان برگزاری، انتخاب دبیر مستقل، برگزاری در برج میلاد به عنوان محل اصلی آن، برگزاری در 10 استان کشور، رشد کمی آثار حاضر در جشنواره، حضور سینماگران جدید و جوان عدم حضور کارگردان های بزرگ و انتقاداتی که نسبت به داوری و مراسم اختتامیه ان صورت گرفت. حضور برخی از فیلم های رفع توقیف شده و سیمرغ هایی که نصیب برخی از آنها شد از جمله ویژگی های جشنواره بیست و هشتم بود. اگر اخراجی ها در نسخه اولیه خود بود که جنجالی ترین فیلم سینمای ایران را رقم زد و حرف و حدیثهایی که در زمان جشنواره و اکران عمومی درباره آن در مطبوعات و محافل سینمایی شکل گرفت بدون شک این اتفاق امسال درباره فیلم زمهریر ساخته علی رویین تن رخ داد که جنجالهای زیادی را در نشست مطبوعاتی خود در برج میلاد رغم زد.


رکوردشکنی هزینه ساخت

تولید آثار فاخر و عظیم (بیگ پروداکشن) چند سالی است در دستور کار سینمای ایران قرار گرفته و در سال 88 شکل جدی‌تری به خود گرفته است.سال گذشته پروژه «ملک سلیمان» با هزینه 5میلیارد تومانی در دست تولید بود که در نهایت به کارگردانی شهریار بحرانی به بار نشست و در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. این فیلم که به داستان قرآنی زندگی حضرت سلیمان (ع) می‌پردازد از صداگذاران و تکنیسین‌های فنی (در بخش رایانه‌ای و جلوه‌های ویژه) همچنین آهنگسازان چینی و هنگ کنگی بهره برده است. البته بیش از 30 تکنیسین و هنرمند ایرانی هم در شاخه‌های فنی فرصتی برای کارآموزی پیدا کردند که می‌توانند در آینده سینمای ایران نقش مهمی ایفا کنند.

فیلم «روز رستاخیز» هم به کارگردانی احمدرضا درویش در روزهای آخر بهمن ماه در بم جلوی دوربین رفت که به واقعه عاشورا و شرح دلاوری‌های حضرت ابوالفضل‌(ع) می‌پردازد. برای این کار بیش از یک سال زمان فیلمبرداری صرف خواهد شد و در بخش خصوصی سرمایه‌گذاری مناسبی روی آن صورت گرفته و تولیدکنندگان روی پخش جهانی‌اش به خصوص در کشورهای عربی حساب بازکرده‌اند. بر اساس معادلات و محاسبات اقتصادی در سینمای ایران حداقل هزینه تولید یک فیلم در کشور ما سیصد میلیون تومان است حالا حساب کنید که برای تولید فیلمی در ایران 5 میلیارد تومان هزینه شود . قطعا این یک رکورد بی سابقه در تاریخ سینمای ایران خواهد بود.چند سال پیش دوئل به عنوان پر هزینه ترین فیلم ،یک میلیارد تومان هزینه برد اما اکنون ملک سلیمان به کارگردانی شهریار بحرانی با 5 میلیارد هزینه نه فقط در سال 88 که در کل تاریخ سینمای ایران پر فروش ترین فیلم سینمایی محسوب می شود که زندگی حضرت سلیمان را روایت می کند. در روزهای پایانی سال نیز خبر ساخت زندگی پیامبر با هزینه 30 میلیارد دلاری منتشر شد که اگر این پروژه عملی شود قطعا این فیلم به پرهزینه ترین فیلم تاریخ سینمای ایران بدل خواهد شد.


سال خوب مستندسازان

فیلم های مستند به عنوان یکی از مهجور ترین گونه فیلم سازی در کشور ما شناخته می شود که هنوز به جایگاه واقعی خود دست نیافته است و یکی از مهمترین دلایل آن اکران نامناسب و اصلا عدم نمایش عمومی آن است به همین دلیل سال 88 را می توان سال خوبی برای مستند سازان دانست از این حیث که بالاخره در این سال برای اولین بار پس از انقلاب مستند تهران انار ندارد مسعود بخشی موفق شد به شکل محدود در چند سینمایی تهران به نمایش درآید که خوشبختانه با استقبال خوبی هم از سوی مخاطبان مواجه شد .
اما برترین مستند سال را هم می توان به مستند«جای خالی آقا یا خانم ب» ساخته فیما امامی و رضا دریانوش اطلاق کرد که هم بهترین مستند بلند در جشنواره فجر شدند و هم در جشنواره سینما حقیقت در بخش های مختلف جایزه گرفت.اما از طرفی دیگر باید به مستند"عشق بازی"ساخته رخساره قائم مقامی اشاره کرد که  درجشنواره پلی داک  در شهر تویی در ایالت گالیسیا برگزار می‌شود جایزه بهترین مستند را دریافت کرد. لذا می توان آن را موفق ترین مستند سال محسوب می کرد.
همچنین کتاب«انیمیشن مستند، شیوه بیانی تازه» نوشته رخساره قائم مقامی، به عنوان کتاب سال سینمایی از سوی خانه سینما انتخاب شد تا این موفقیت ، کامل تر شود.درپایان سال نیز انجمن مستند سازان با دریافت جایزه EDN 2010 ازشبکه مستند اروپا بهترین سال حرفه ای خود را در سال 88سپری کرد.


حضور در مجامع بین اللملی

سینمای ایران به ویژه در دو دهه اخیر به عنوان یکی از موفق‌ترین کشورها در سینمای جهان شناخته شده است. در این سالها کمتر فستیوال یا محفل سینمایی است که اثری از سینمای ایران در آن شرکت نداشته باشد. محصول این حضور گسترده تا امروز 1708 جایزه بین‌المللی است که 700 جایزه از این میان در 5 سال گذشته به دست آمده است. در سال 88 نیز سینمای ایران موفقیت‌های زیادی را کسب کرد که در این باره می‌توان گفت 161 جایزه و 35 داوری توسط سینماگران و هنرمندان ایرانی را شامل می‌شود.
انتخاب فیلم درباره الی برای حضور در جشنواره اسکار نیز یکی از مهمترین اخبار سینمایی ایران در سطح جهانی بود.خانه سینما نیز به عنوان نهاد صنفی سینماگران در ایران در سال 88 حضور قدرتمند و منسجمی  در مجامع بین اللملی نسبت به گذشته داشت از جمله حضور 8نفر از سینماگران در جشنواره فیلم کن ،7 نفر در جشنواره برلین و اعزام 9 نفر از اعضای خانه سینما به یک تور مطالعاتی در پاریس. مهمتر از اینها سفر هیات سینماگران ایرانی به دعوت آکادمی اسکار به امریکا بود. محصول این سفر امضای یک تفاهم نامه بین خانه سینما و هیات رئیسه اسکار بود.
این تفاهمنامه شش بند دارد و هر دو طرف باید زمینه‌ای را فراهم ‌کنند‌ برای این‌که تجربیات فیلمسازی از طریق سفرها و ورک‌شاپهای مختلف اتفاق بیفتد ورک‌شاپ‌های کوتاه مدت و میان‌مدت با موضوعات مشخص در مورد تولید، امکانات فنی و پس از تولید، بازاریابی، سینمای حرفه‌ای و مستند از جمله این کارهاست.


درگذشتگان سینما

در سال 88 هنرمندان زیادی از این عرصه پر کشیدند و به دیار باقی شتافتند. در اولین روز فروردین 88 جمشید فرحی (فیلمبردار فیلم‌های سینمایی رگبار و گوزن‌ها) بر اثر سکته مغزی درگذشت.چندروزی از درگذشت جمشید فرحی نگذشته بود که در سوم فروردین؛ اردشیر کشاورزی (خالق آثاری همچون هادی و هدا) بر اثر بیماری سرطان ریه در سن 63 سالگی از دنیا رفت. اردشیر کشاورزی در طول عمر خود؛ خالق آثار بسیاری بود که خاطرات زیادی را برای کودکان دهه 60 و 70 به جا گذاشته است. میانه‌ی اردیبهشت سال88 زمانی بود که یکی از بهترین بدلکاران سینمای ایران ازمیان جامعه هنری رخت بربست. پیمان جلالی ابدی که برای بدلکاری در یکی از فیلم‌های سینمایی به نام چشم‌های نامحسوس حاضر شده بود؛ بر اثر یک سانحه در سن 36 سالگی درگذشت.

خرداد ماه سال 88 نیز با درگذشت یک بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون آغاز شد. پروین(بتول) سلیمانی(بازیگر سینما و تلویزیون) که سالها از بیماری رنج می‌برد؛ 11 خردادماه به علت تومور بدخیم مغزی پس از یک ماه بیهوشی درگذشت. سلیمانی در سال 1301 در تهران متولد شد. بازی در تئاتر را از سال 1323 و همچنین بازی در سینما را از سال 1331 با «گلنسا» به کارگردانی «سرژ آزاریان» شروع کرد.

اما خرداد 88 برای جامعه دوبله ایران ماه خوبی نبود و با ازدست رفتن فاطمه ابولقاسم تبریزی (مهین بزرگی)، جامعه دوبله؛ یکی از بهترین دوبلوران خود را ازدست داد. مهین بزرگی که در 23 خرداد سال 88 درگذشت؛ فعالیت خود در دوبله را از سال 1335 آغاز کرد و دوبله بسیار از آثار سینمایی و تلویزونی را انجام داده بود.
تابستان سال 88 با رفتن فرخ لقا هوشمند ازمیان جامعه هنری آغاز شد. هوشمند در سال ۱۳۱۰ در رشت به دنیا آمد. بازی در تئاتر را از سال ۱۳۲۴آغاز و تا سال ۱۳۳۵ در گیلان ادامه داد. سپس در تهران تا سال ۱۳۴۲ ادامه کار داد و با بازی در سینما در سال ۱۳۳۶ با ایفای نقش کوتاهی در «نردبان ترقی» با همکاری «پرویز خطیبی» دوره تازه کاری خود را آغاز کرد. سرانجام او در تاریخ ۲۲ تیر ۱۳۸۸پس از ۳۲ روز بستری به دلیل عارضه‌مغزی درگذشت.

مرداد سال 88 زمانی بود که سیف‌الله داد (کارگردان سینما و معاون سینمایی دوره خاتمی) درگذشت. سیف الله داد که متولد سال 1334در خرمشهر بود، بنیان‌گذار موسسه سینمایی سینافیلم بود. وی همچنین بین سال‌های ۱۳۷۴ تا سال ۱۳۷۶ ریاست هیئت مدیره خانه سینما را برعهده‌داشت. داد؛ معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال ۱۳۷۶ تا سال ۱۳۷۹ بود که برخی این دوره را دوران طلایی سینمای ایران می‌دانند. داد در سن ۵۴ سالگی در ۶ مرداد ۱۳۸۸ در بیمارستان مهر تهران درگذشت. او کارگردانی آثار تاثیرگذاری همچون کانی مانگا و بازمانده را دارد. هرچند سیف الله داد در زمان انتخابات از نامزد اصلاح طلبان حمایت کرده بود اما در زمان فوت وی؛ بسیاری از چهرهای اصولگرا نیز حاضر بودند.
مهدی اباسلط (کارگردان جوان سینمای ایران) نیز هنرمندی بود که در مرداد سال 88 درگذشت. اباسلط که متولد 28 آذرماه سال 1360 و دانش‌آموخته‌ سینما بود؛ به تازگی نمایشنامه «سادگی منو ببخش کیارستمی» را به چاپ رسانده بود و فیلم‌های خنگ‌آباد، بچه‌های خیابان و مسعود کیمیایی عاشق را در کارنامه داشت. مراسم تشییع پیکر مهدی اباسلط ازجمله مراسم‌هایی بود که به دلیل عدم اطلاع‌رسانی صحیح؛ بسیار مختصر برگزار شد.
پاییز سال 88 فصلی بود که بیشترین خزان را برای اهالی سینما داشت. در پاییز سال 88 هنرمندانی همچون مهدی نوربخش (کارگردان و مدیرتولید سینما) درگذشت. نیکو خردمند (بازیگر سینما)، جمشید لایق (بازیگر سینما و تئاتر)، مسعود رسام (کارگردان سینما)، امیر قویدل (کارگردان سینما)، عباس شباویز (تهیه‌کننده سینما) ازجمله هنرمندانی بودند که در این خزان ازمیان جامعه هنری رفتند.

نیکو خردمند؛ بازیگر سینما که متولد که 5 آبان 1311 است؛ فعالیت هنری‌اش از سال ۱۳۳۷ با گویندگی در رادیو شروع شد. وی گویندگی فیلم را در سال ۱۳۳۹ آغاز کرد و گوینده نقش‌های کلودیا کاردیناله، آوا گاردنر، الیزابت تیلور، فخری خوروش، ایرن، کتایون و ... بوده ‌است. او گوینده نمایش‌های رادیویی برنامه دوم رادیو از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۴۷ و همچنین مجری برنامه معرفی تئاتر در تلویزیون در سال ۱۳۵۱ بود. فعالیت سینمایی او با بازی در فیلم «پرده آخر» (واروژ کریم مسیحی) در سال ۱۳۶۹ شروع شد. خردمند در طول دوران بازیگری خود برای حضور در فیلم‌هایی همچون بازیچه و پرده آخر؛ برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شد. خردمند حدود ساعت ۴ بامداد ۲۶ آبان ۱۳۸۸، در سن ۷۷ سالگی و در بیمارستان ابن سینای تهران درگذشت.

جمشید لایق که موفق به دریافت درجه دکترا از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده بود؛ در سال ۱۳۱۰ در یکی از محله‌های قدیمی تهران زاده شد. او پس از دریافت مدرک دیپلم ادبی و دیپلم از هنرستان هنرپیشگی؛ در سال ۱۳۳۲ به گروه هنر ملی پیوست. او از سال ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۴ دوره بازیگری و کارگردانی تئاتر را در آمریکا گذراند. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۳۸ در اداره هنرهای دراماتیک به‌کار مشغول شد. لایق در سال ۱۳۵۳ در مقطع لیسانس رشته کارگردانی و بازیگری در دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. او در ایران و دیگر کشورهای دنیا با گروه‌های هنری مختلفی همکاری کرد. وی همچنین در دانشگاه آزاد اسلامی تدریس می‌کرد. جمشید لایق در سن ۷۸ سالگی، پس از یک ماه اقامت در مرکز قلب تهران، در شامگاه پنجشنبه ۲۱ آبان سال ۱۳۸۸ به دلیل ایست قلبی درگذشت. ازجمله آثار لایق در حوزه سینما و تئاتر می‌توان به نقش آفرینی در فیلم‌هایی همچون سگ کشی، هزاردستان، کفش‌های میراز نوروز و دایره مینا اشاره کرد.

مسعود رسام (کارگردان سینما و تلویزیون) که یکی از پرمخاطب‌ترین آثار تلویزیونی را کارگردانی و تهیه کرده بود؛ در دهه اول آبان از دنیا رفت. رسام که متولد سال 1336 در تهران بود؛ در تهیه مجموعه تلویزیونی خانه سبز و دیگر فیلم‌ها همکاری نزدیکی با بیژن بیرنگ داشت. رسام؛ فارغ‌التحصیل مدرسه عالی تلویزیون و سینما بود. اولین فعالیت‌های رسام در زمینه‌های تئأتر و تلویزیون درسال ۱۳۵۸ آغاز شد. رسام در تاریخ نهم آبان ماه ۱۳۸۸ در بیمارستان لاله تهران درپی بیماری سرطان خون درگذشت.

امیر قویدل (کارگردان سینما) نیز از دیگر هنرمندان متوفا در آبان ماه سال 88 بود. قویدل در سال ۱۳۲۶ در مشهد به دنیا آمد. نخستین فعالیت سینمایی او، فیلم‌نامه‌نویسی و دستیاری کارگردان در فیلم مرگ در باران (ساموئل خاچیکیان) بود. قویدل در برخی دیگر از فیلم‌های خاچیکیان مانند اضطراب و کوسه جنوب نیز دستیار بود. او سال‌ها به عنوان مشاور کارگردان، نویسنده، و طراح صحنه در سینما فعالیت داشت. او در سال‌های نخستین پس از انقلاب ۱۳۵۷ نسبتا پرکار بود و فیلم‌هایی همچون خونبارش، برنج خونین، سردار جنگل و ترن را کارگردانی کرده بود. قویدل در ظهر روز یکشنبه، ۱۷ آبان به علت بیماری کبدی در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت.

عباس شباویز (تهیه‌کننده سینما) نیز که آخرین اثر هنری وی حضور در فیلم مستند قیصر؛ چهل سال بعد بود؛ در یکی از روزهای آبان ماه درگذشت.
محسن آراسته نیا (بازیگر)، علی خدابخشی (بازیگر) ، مسعود جلالی نژاد (مستند ساز)، احمد احمدپور پیرسرایی (صدابردار سینما)، غلامرضا خضوعی (تدوینگر سینما)، شهیندخت بهزادی (طراح صحنه)، مسعود شکوتی کلاقچی (فیلمنامه‌نویس)، منصور غزنوی (گوینده رادیو) و محمد هاشمی آستانه (سردبیر رادیو) ازجمله هنرمندان دیگری بودند که در سال 88 ازمیان جامعه هنری سینما تلویزیون و تئاتر رخ بربستند.
سینما همچون زندگی پر از تولد و مرگ و حادثه است ، سرشار از اتفاقات خوب و ناخوشایند ، موفقیت و شکست و ... اما این هنر – صنعت – رسانه همچنان سرپای خود ایستاده و پویایی خود را از دست نداده است و همچنان چراغ این خانه روشن است و تندباد حوادث تلخ و ناگوار نتوانسته است آن را خاموش کند به قول محمد مهدی عسگرپور مدیر عامل خانه سینما در گفتگویی که با خبرگزاری ایسنا داشت :سال 88 سالی پرفراز‌ونشیب بود؛ اما علی‌رغم تمامی مسائل اجتماعی و فضاهای ایجاد‌شده، سینما در مجموع و به‌ویژه در حوزه‌ی اکران دراین سال عملکرد خوبی داشت.

امید آنکه در سال 89 چراغ  سینمای ایران پر فروغ تر شده و بیش از گذشته به فرهنگ و هنر این سرزمین دیرپای روشنایی و گرما ببخشد.

نگارنده : سید رضا صائمی
سایت خانه سینمای ایران