تاريخ: 30/1/1403 - ساعت: 12:44

وبلاگ

• برای ساخت اولین فیلم بلند، کفش های آهنین پوشیدم!

23/1/1396


بانی فیلم – گروه سینمای ایران، بهاره گل پرور: کاظم ملایی را بیشتر به عنوان یکی از فیلمسازان فیلم کوتاه و عضو انجمن فیلمسازان جوان میشناختیم. اولین فیلم بلند او «کوپال» که حاصل تجربه هایش از دنیای فیلم کوتاه است در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر، همچون فیلم های دیگر نمایش داده شد و با روایتی متفاوت توجه مخاطبان خاص خود را جلب کرد. ملایی تاکنون هشت فیلم کوتاه ساخته و ساختن فیلم کوتاه را اهرمی برای دستیابی به جهان بینی در حرفه کارگردانی می داند. کوپال، یکی از نمایندگان ۸۵ فیلم گروه هنر و تجربه در بخش سودای سیمرغ است که حضور این کارگردان که اولین فیلم بلند خود را تجربه می کند در کنار سایر فیلمسازان خود موفقیت کمی نیست. هر چند فیلم در هیچ رشته ای کاندید نشده است.



| چطور شد که تصمیم گرفتید از دنیای فیلم کوتاه سراغ فیلم بلند بروید؟

ـ من جزو بچه های انجمن سینمای جوان هستم و تاکنون هشت فیلم کوتاه ساخته ام. نمی گویم ساخت این فیلم ها به خاطر مشق کردن سینما بود، ولی ساخت فیلم کوتاه مسیری بود که پیدا کردم. به واسطه فیلم کوتاه می توانید تمرین کنید چطور به دنیای مشخصی برسید، جهان بینی خودتان را داشته باشید و داستان تعریف کردن را تمرین می کنید. زمانی که تصمیم گرفتم اولین فیلم بلند خود را بسازم، کاملا این دو جهان را از هم تفکیک کردم، چرا که دنیای فیلم بلند و فیلم کوتاه بسیار متفاوت است و از لحاظ مخاطب و بحث سرمایه کاملا متفاوت است. وقتی شما وارد صنعت می شوید، باید بازگشت سرمایه را نیز مد نظر داشته باشید و در قبال آن پاسخگو باشید. اگر مخاطب نداشته باشید، شاید نتوانید فیلم بعدی خود را بسازید. بازار فیلم کوتاه مشخص است و نهایتا در جشنواره ها و تلویزیون نمایش دارد. البته این موضوع در کشور ما سخت تر است و نمایش ها در تلویزیون کمتر اتفاق می افتد. مدام به این فکر می کردم که من باید ساختار فیلم بلند را به صورت کاملا آگاهانه یاد بگیرم، چیزی که اصلا در فیلم های کوتاه وجود ندارد و مخاطب باید این بار برایت اهمیت بیشتری داشته باشد. دیگر همانند فیلم کوتاه قشر دانشجو، آرتیست، استاد دانشگاه و اهالی سینما مخاطب تو نیستند و تو باید فیلمی بسازی که عوام و حتی خانواده خودت هم به تماشای فیلم بنشینند. همچنین دوست داشتم وارد مدیومی شوم که راحت تر امرار معاش کنم، منتقدین درباره فیلم من بنویسند و نظر دیگران را بیشتر درباره فیلمم بدانم. به همین خاطر با خود خلوت کردم و نزدیک به چهار پنج سال به خواندن ساختارهای مختلف فیلمنامه گذراندم و در نهایت به این رسیدم که ساختار شاه پی رنگی و همان ساختار کلاسیک و ارسطویی بهترین ساختاری است که هم منابع زیادی برایش موجود است و هم تماشاگر نشان داده که نسبت به این ساختار علاقه زیادی دارد، چون در ساختار کلاسیک قهرمان داریم و تماشاگر امروز از شما قهرمان می خواهد، مخاطب کسی را می خواهد که برایش مشکل و مسئله ای بوجود آمده باشد و قهرمان برای رفع این مسئله تلاش کند. برای همین بسیار آگاهانه این چند سال را گذراندم و به سمت قصه ای کاملا سرراست رفتم، کفش های آهنینم را پوشیدم و به سراغ فیلم اولم رفتم. اولین روزی که «کوپال» در مرکز همایش های برج میلاد نمایش عمومی داشت روز سخت و متفاوتی بود، برای من که دوست داشتم فیلمم مورد توجه مخاطب عام و منتقدین باشد و هم در جشنواره به عنوان یک اثر هنری به آن نگاه شود، برایم بسیار مهم بود که فیلم در مواجهه با مخاطب به چه نتیجه ای می رسد. بسیاری از دوستان با دنیای فیلم ارتباط برقرار کردند و لحن و زبان فیلم را دوست داشتند و عده ای هم نتوانستند به کوپال نزدیک شوند و ترجیح دادند که این فیلم را تا پایان نبینند.


| چقدر به بازگشت سرمایه در این فیلم فکر می کردید؟

ـ برای این فیلم تلاش زیادی شد و طبیعتا بازگشت سرمایه و بودجه برایم اهمیت دارد، همچنین ساخت فیلم دوم و سوم آسانتر از فیلم اول نیست، شما با فیلم اول دنیای خود را به مخاطب نشان می دهی و به همه می گویی دوست داری چگونه داستان تعریف کنی و اگر قرار باشد که در فیلم اول، مخاطب آن را پس بزند و دوست نداشته باشد طبیعتا نه تهیه کننده برای فیلم های بعدی پاپیش می گذارد و نه مخاطب از فیلم استقبال می کند.


| به عنوان تجربه اول، فضای جشنواره را چطور ارزیابی می کنید؟

ـ امسال نسبت به سال های گذشته نوعی سردی در فضای جشنواره دارد و جشنواره حال و هوای گرمی که سال های گذشته داشت را ندارد، ولی همیشه هدف جشنواره یک چیز بوده و هر جشنواره ای فراخوان، مقررات و چارچوب خودش را دارد. مهم ترین اتفاقی که در جشنواره می افتد ارتباط است، آن ارتباطی که بین کارگردان و مخاطب و اهالی رسانه بوجود می آید و از نزدیک با هم تبادل نظر می کنند و همین تا حدودی مشخص می کند که چه اتفاقی برای فیلم تان می افتد. فکر می کنم بهترین پاداشم را در جشنواره گرفته ام و آن این است که فیلمم در بخش مسابقه قرار گرفت و به اندازه کافی دیده می شود و در موردش قضاوت می شود برای همین از جشنواره راضی هستم. وقتی این شانس را داشته باشید که فیلمتان در جشنواره نمایش داده شود و در بخش اصلی حضور داشته باشد، خواه نا خواه در مورد فیلم تبلیغات رایگان بوجود می آید و اگر در داوری بتواند موفقیتی بدست بیاورد می تواند اکران خوبی هم داشته باشد. من بسیار خوشحالم و انتظار نداشتم که فیلمم برای بخش مسابقه انتخاب شود، ولی از اینکه فیلمم مورد توجه هیأت انتخاب بود و توانست بین ۸۵ فیلم در گروه هنر و تجربه جزو نماینده ها باشد و این فرصت به آن داده شد که در بخش اصلی حضور داشته باشد، بسیار خوشحالم. خوشحالم زحمات گروهم دیده می شود؛ گروهی که تلاش کردند فیلم مستقلی را با بضاعت خودشان بسازند.


| فکر می کنید جشنواره امسال چه نقاط ضعف و قوتی داشته است؟

ـ جشنواره فیلم فجر هیچ وقت مقررات ثابتی نداشته، به فراخوان مشخصی پایبند نبوده و دبیر ثابتی نداشته است. متاسفانه با عوض شدن هر دولت، وزارت ارشاد بخش سینمایی خودش را تغییر می دهد و به موازات آن دبیر جشنواره فیلم فجر هم تغییر می کند. وقتی دبیر تغییر کند دوست دارد تغییراتی بوجود آورد و هر کسی که روی کار می آید دوست دارد جشنواره را اصلاح کند، نظراتی را دریافت می کند و تلاش می کند سال آینده جشنواره بهتری را برگزار کند. شاید در این میان مسائلی درست شوند، ولی در کنار آن چالش هایی بوجود می آید. مثلا می بینیم امسال در برج میلاد نظمی وجود دارد و دیگر شاهد انبوه تماشاگرانی نیستیم که هر سال در برج میلاد حضور داشتند. در اینجا قانونی وجود دارد و شما به عنوان فیلمساز حتی نمی توانی خانواده خودت را با خود داخل سالن بیاوری و این یک سنت شکنی است. این تغییرات ممکن است که مورد قبول برخی نباشد و برخی ناراحت شوند. همچنین برای من که مشتاق بودم که در مورد فیلم جلسه نقد و بررسی برگزار شود، جلسه ۲۰ دقیقه الی نیم ساعت بیشتر طول نمی کشد تا همه به فیلم بعدی برسند. همه ما دوست داریم کارمان به بهترین شکل دیده و قضاوت شود و این فشردگی برنامه ها امسال کمی آزار دهنده است.


| دوست داشتید«کوپال» در کدام بخش کاندیدا شود؟

ـ دوست داشتم لوون هفتوان که بازی متفاوتی نسبت به فیلم «پرویز» ارائه داد و زحمتی که برای آن کشید دیده شود. همچنین در بخش طراحی صحنه، محمد اکبری کار بسیار سخت و دشواری داشت و کمک کرد که فضای انتزاعی فیلم بیشتر دیده شود. در بخش فیلمبرداری نیز مجید گرجیان، فیلمبرداری سخت و پرکاری داشت، چرا که ۳۳ دوربین مدار بسته در فیلم داشتیم که از فیلم تک تک آنها استفاده شد، حتی موسیقی فیلم کار بابک میرزاخانی که نزدیک ۳۰ دقیقه موسیقی متن بود و کار حسین قورچیان در صداگذاری که سعی کرد دنیای داستان را درآورد تا دنیای بیگانه ای با فضای فیلم نباشد قابل تأمل و مستحق کاندیدا شدن هستند.